یکشنبه نوزدهم فصل معمولی، سال 3
Tagesgebet
دعاي سرآغاز
اي خداي پرتوان و جاويدان،
تو اين امتياز را به ما عطا ميكني
كه تو را پدر بخوانيم،
روح فرزندخواندگي را در ما بيافزا
تا بتوانيم به ميراث موعود برسيم.
از راه خداوند ما عيساي مسيح پسر تو كه خداست
و با تو و روحالقدس تا به ابد زندگي و سلطنت ميكند.
آمين.
(يا ميتوان گفت)
اي پدر،
در قلب ما نيز همان ايمان را شعلهور ساز
كه ابراهيم را بر آن داشت در اين جهان همچون زائري زندگي كند
عطا فرما كه اين شعله هرگز خاموش نگردد
و در انتظار ساعت تو هميشه بيدار باشيم
تا تو ما را به وطن جاوداني برساني.
از راه خداوند ما عيساي مسيح پسر تو كه خداست
و با تو و روحالقدس تا به ابد زندگي و سلطنت ميكند.
آمين.
Erste Lesung
قرائت اول حكمت 18/3و6ـ9
(در حالي كه دشمنان را كيفر دادي، با دعوت ما به سوي خود، ما را جلال بخشيدي)
بخشي از كتاب حكمت
در شب آزادي، اي خداوند، قوم خود را ستوني از آتش عطا نمودي
همچون يك هادي در سفري ناشناخته
و چون خورشيدي ملايم براي آن مهاجرت پر شكوه.
آن شب، از پيش به پدرانمان اعلام شده بود
تا از وعدههایي كه به آن ايمان آورده بودند
آگاه گشته، قوت قلب يابند.
قوم تو، هم انتظار نجات عادلان را ميكشيد
هم انتظار هلاكت دشمنانش را
در حالي كه دشمنانمان را كيفر دادي
با دعوت ما به سوي خود، ما را جلال بخشيدي
فرزندان مقدس عادلان در نهان به تو قرباني ها تقديم ميكردند
و متفقاً اين قانون الهي را مقرر داشتند
كه مقدسين در نيكيها و خطرها يكسان شريك باشند
و آواز هاي ستايش پدران را سر دادند
این است سخن خدا.
خدا را سپاس باد.
Psalm
مزمور برگردان مزمور 33/1و12و18ـ20و22
– خوشا به حال قومي كه از آن خداوند داست.
اي عادلان براي خداوند فرياد شادي برآوريد
زيرا ستايش شايسته راست دلان است
خوشا به حال امتي كه خداوند خداي ايشان است
و قومي كه آن را براي ميراث خود برگزيده است.
– خوشا به حال قومي كه از آن خداوند است.
اينك چشمان خداوند بر كساني است كه از او ميترسند
بر كساني كه به رحمت او اميد دارند
تا جان آنها را از مرگ نجات دهد
و در زمان قحطي آنان را زنده نگاه دارد.
– خوشا به حال قومي كه از آن خداوند است.
جان ما در انتظار خداوند است
اوست ياور و سپر ما
باشد كه رحمت تو اي خداوند، بر ما قرار گيرد
بر ما كه اميد خود را در تو نهادهايم.
– خوشا به حال قومي كه از آن خداوند است.
Zweite Lesung
قرائت دوم عبرانيان 11/1ـ2و8ـ19
(در انتظار شهري بود كه خدا معمار و سازنده آن است)
بخشي از رساله به عبرانيان
اي برادران، ايمان تضمين چيزهاي اميد داشته شده است و برهان چيزهاي ناديده. در واقع به خاطر آن است كه پيشينيان شهادتي نيكو دريافت داشتند.
توسط ايمان است كه ابراهيم از دعوت اطاعت نموده، به راه افتاد به سوي مكاني كه ميبايست به ميراث برد، و او به راه افتاد بي آن كه بداند به كجا ميرود. توسط ايمان است كه در سرزمين موعود همچون در سرزميني بيگانه اقامت نمود و زير خيمه زندگي ميكرد و همانطور اسحق ويعقوب كه وارثان همان وعده بودند، زيرا در انتظار شهري داراي بنياد بود كه خدا معمار و سازنده آن است.
همچنين توسط ايمان است كه سارا قدرت بچهدار شدن را دريافت نمود، با اين كه از سن او گذشته بود، زيرا وعده دهنده را امين ميدانست. و چنين شد كه از يك شخص، آن هم مرده، عده بيشماري به كثرت ستارگان آسمان و شن هایي كه كنار دريا ميباشند، زاده شدند.
در ايمان است كه همه آنان مردند، بيآن كه از وعدهها بهرهمند شوند، بلكه آنها را از دور ديده، درود فرستادند و اقرار ميكردند كه بر روي زمين بيگانه و مسافر ميباشند. در واقع آناني كه چنين سخن ميگويند، به وضوح نشان ميدهند كه در جستجوي يك وطن هستند. و اگر به ياد آن وطني بودند كه تركش كرده بودند، وقت آن را داشتند كه به آنجا بازگردند. ولي خير، آنان آرزو وطن بهتري را داشتند، يعني وطني آسماني. از اين رو خدا عار ندارد كه خداي آنان ناميده شود، زيرا در واقع براي آنان شهري مهيا ساخته است.
توسط ايمان است كه ابراهيم چون به آزمايش گذاشته شد، با عزمي راسخ اسحق را جهت قرباني تقديم كرد و ميخواست پسريگانهاش را قرباني كند. او كه وعدهها را دريافت نموده بود، او كه به وي گفته شده بود: در اسحق است كه نسلي در نام خود خواهي داشت. او ميدانست كه خدا قادر است حتي مردگان را برخيزاند. در نتيجه پسر خود را بازيافت و اين يك مثل گشت.
اين است سخن خدا.
خدا را سپاس باد.
Evangelium
انجيل لوقا 12/32ـ48
(شما نيز آماده باشيد)
بخشي از انجيل لوقا
درود بر تو اي خداوند
در آن هنگام عيسي به شاگردان خود گفت: «اي گله كوچك، مترسيد، چرا كه پدر شما را پسند آمد كه ملكوت را به شما عطا كند. آنچه را كه داريد بفروشيد و صدقه دهيد. براي خود كيسههایي تهيه كنيد كه كهنه نميشوند و گنجي در آسمان كه كاسته نميگردد، جایي كه نه دزدي به آن نزديك مي شود و نه بيد آن را تباه ميسازد. زيرا جایي كه گنج شما است، دل شما نيز در آنجا خواهد بود.
كمر خود را بسته و چراغ هاي خود را افروخته نگاه داريد. مانند كساني باشيد كه انتظار ميكشند آقايشان از عروسي باز گردد، تا به محض اين كه بيايد و در زند، در را بر او بگشايند. خوشا به حال آن خادمان كه آقاي ايشان چون ميآيد، آنان را بيدار يابد. براستي به شما ميگويم كه او كمر خود را بسته، ايشان را بر سر سفره خواهد نشاند و آمده ايشان را خدمت خواهد كرد. و اگر در پاس دوم يا سوم آيد و ايشان را چنين يابد، خوشا به حال آنان. اين را بدانيد كه اگر صاحبخانه ميدانست كه دزد در چه ساعتي ميآيد، نميگذاشت به خانهاش نقب زنند. شما نيز آماده باشيد زيرا در ساعتي كه فكر نميكنيد، پسر انسان ميآيد.»
آنگاه پطرس گفت: «خداوندا، اين مثل را براي ما ميگویي، يا براي همه؟»
و خداوند گفت: «پس كيست آن مباشر امين و دانا كه آقايش وي را بر خادمان خود ميگمارد تا جيره گندم را در وقت مناسب به ايشان دهد؟ خوشا به حال آن خادمي كه چون آقايش ميآيد، وي را اينچنين مشغول يابد. براستي به شما ميگويم، وي را بر تمام مايملك خود خواهد گمارد.
ولي اگر آن خادم و در دل خود بگويد: «آقايم در آمدن تأخير مينمايد» و به زدن غلامان و كنيزان و خوردن و نوشيدن و مست كردن بپردازد، آقاي آن خادم در روزي كه وي انتظار ندارد و ساعتي كه نميداند، خواهد آمد و او را دو پاره كرده، به سرنوشت بيايمانان دچار خواهد نمود. خادمي كه اراده آقاي خود را ميدانست ولي چيزي مطابق اراده وي مهيا نكرد و انجام نداد، تازيانه بسيار خواهد خورد. ولي آنكه آن را نميدانسته و اعمالي مستوجب تازيانه بجاي آورده، ضربات كمتري خواهد خورد.
از هر كه به او زياد داده شود، زياد مطالبه خواهد شد و از آنكه به او زياد سپرده شود، بيشتر بازخواست خواهد گرديد.»
اين است سخن خداوند.
ستايش بر تو اي مسيح.